وبلاگ منحرفی

سلام برید ادامه این پارت ۴هست اون بالا اشتباه نوشته بودم💜

این پارت رو بخاطر اوی پاتر میدم چون از باوفایی و مهربونی کم نداره اگه باهاش مشکل داری برو باهاش دوست شو تا بفهمی معنی واقعی دوست چیه حالا برید ادامه💜

از زبان مری: 

باورم نمیشد دارم آدرین رو راهنمایی میکنم رسیدیم دم در پارتی کنار در وایستادم میخواستم بهش بگم بفرمایید تو ولی وقتی روم رو برگردوندم پام پیچ خورد و افتادم روی آدرین دستم رو گذاشتم روی سینه هاشو و لب هامون بهم خورد(البته اینا همو بوس نکردن ها)

سریع به خودم اومدم و سریع از روی زمین بلند شدم اونم دست پاچه شد و گفت باید بیشتر مراقب خودت باشی .ولی من از خجالت چیزی نگفتم رفتیم داخل پارتی من نشستم روی مبل کنار پارتی یهو احساس کردم دستی روی پام هست روم رو برگردوندم دیدم آدرین هست دست پاچه شدم و لیوان نوشابه از دستم افتاد میخواستم برش دارم که آدرین دستش رو گذاشت روی چونم و صورتم رو روبه روی خودش کرد 

_مرینت نیازی نیست جمع کنی خدمتکار ها خودشون جمع میکنن 

+آها اره باشه ،از بس خجالت زده بودم که بجز این هیچ جواب دیگه ای ندادم.

_مرینت یه سوالی ازت داشتم.

+بپرس.(بچه‌ها«¥»یعنی ذهن مری)¥وووووواااااییییی معلوم نیست چی میخواد بگه نکنه فهمیده من عاشقشم نننننههههههه.

_چرا وقتی افتادی روی من حرفی نزدی؟

+خب می‌دونی من یکم .........یکم.....خجالت کشیدم...... ببخشید.¥اخه مرد حسابی این سوال بود که پرسیدی؟(ن:مری جان عزیزم آروم باش بدبخت آدری فقط نگرانت بوده،م:اره می‌دونم خوبه که نگرانم هست ولی این نگران نیست مثل این میمونه که بخاد  منو زنده زنده اتیش بزنه، ن:⁦:-\⁩ .......حرفی ندارم)

_اره میدونم توی اون وضعیت خجالت آور بهت حق میدم ولی تو نباید خجالت........ .

یهو الیا از توی میکروفن گفت

#خببببب دیگه الان دیر وقته و وقت خوابیدن هست و لطفاً مهمون های ویژه بمونند .همه رفتن و فقط ، من،ادرین،الیا،نینو،......موندیم فکر کنم اینا جزو مهمون ویژه هستن بعدش الیا گفت: لطفاً برین توی حیاط پارتی اونجا استخر بزرگی می‌بینید که توش خونه های بادی هست که وقتی برید توش نه شما میتونید بیرون رو ببینید نه بقیه، شبیه خونه عادی هست و لطفاً شخصی که میخواید باهاش بخوابید رو انتخاب کنید .و میکروفن رو قعط کرد بعد رفتم پیشش و گفتم 

+الیا من می‌خوام پیش تو بخوابم .

#ببخشید مرینت ولی من میخوام برم با نینو بخوابم اوه ه ه نگا کن آدرین هم کسی رو نداره شاید بهتره تو بری پیشش بخوابی.

+حتی فکرش هم نکن اگه پیش اون بخوابم حواسم پرت میشه و عادت همیشه گیم رو انجام میدم و لخت میشم وکلی اما اگه دیگه .

#نه مرینت تو لخت نمی شی با وجود ادرین ،پس حرف اضافی نزن من برم آدرین رو صدا کنم.

+نهههه الیا .¥الیااااااا من از دست تو چیکار کنم؟

_سلام مرینت.

+سلام آدری اوه ه ه نگاه کن انگار آخرین خونه بادی به ما رسیده ،بعد آدرین. پرده اش رو کنار زد و گفت

_اول خانوم ها.

+ههههه(خنده)،بعد داشتم میرفتم توی خونه بادی که لیز خوردم نزدیک بود غرق بشم توی آب که آدرین سریع گرفت منو و کشون طرف خودش، خودم رو جمع جور کردم و رفتم داخل دراز کشیده بودیم که من یهو خوابم برد.

از زبون آدرین :

داشتم به این فکر میکردم که چجوری سیفون اخطراع شد(😐)یهو دیدم مری داره خودش رو لخت می‌کنه😳 میخواستم بهش بگم که لباس بپوشه اما وقتی دیدم خوابه گذاشتم لخت بشه و وقتی کونش رو دیدم طاقت نیاورد و آروم باسنش رو لیس زدم مزه اش عالی بود بعد اروم مرینت رو هل دادم طرف خودم و رفتم روبه روش دراز کشیدم خیلی ممه های بزرگی داشت و بازم کمه های رو مزه کردم وای یادم باشه وقتی باهاش ازدواج کردم حتماً یه سکس بکنم باهاش ،یهو چشمم به کصش افتاد زیبا ترین کص در دنیا بود و طاقت نداشتم و سریع لیسش زدم و برای اینکه متوجه نشه رفتم اون ورش و دستم رو روی کص اش گذاشتم و میمالوندمش بعد یهو خوابم برد صبح که بیدار شدم دیدم.........

خب دیگه می‌دونم جای حساس تموم کردم برای پارت بعد ۱۰لایک و ۶کامنت لطفاً و قراره پارت بعد رو با اوی پاتر بنویسم ،بای💜