رابطه ی منحرف

Atossa Atossa Atossa · 1402/6/2 06:58 · خواندن 2 دقیقه

سلامممممممممممم من اسمم اتوسا هست من نویسنده جدیدم (لطفاً به اسم کاربریم دقت نکنید اون اسم دختر خاله ام هست😐)خب خب خب بریم برای معرفی ❤️💜

اسم :مرینت💜❤️

فامیل:کاناس تگا❤️💜

سن: (والا من که سن مری رو نمیدونم😐😐) ۱۶

رنگ مورد علاقه: صورتی سفید ❤️💜

علاقه ها:آدرین گوربا (گربه)سگگگگ ،قهوه ، میوه ، توت فرنگی،.............(خب بای بای مارفتیم معرفی آدرین)

اسم: آدرین 🖤💚

فامیل:اکوانا 💚🖤

سن:(اینم نمیدونم😑😑)۱۸🖤💚

رنگ مورد علاقه:سبز ، مشکی💚🖤

علاقه ها:مرینت سگ گوربا جوجه رنگی..........🖤💚

ژانر:عاشقانه منحرفی💚🖤💜❤️بریم برای مقدمه؟؟

بریمممممممممممممممممممممممممممممممممممممم یاد یه آهنگی افتادم😅

 

 

 

 

 

 

 

از زبان مری 💖💝: صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم

+ نههههههههههه روز اول دانشگاه دیرم شده من باید ۷ نیم اونجا باشم اما الان ۱ ربع مونده به ۸ واییییییی خدا 

(از زبان راوی گوگولیتون* 

مرب:نکوشیمون گوگولی😒‌.

نویسنده:عععع مجبورم نکن که کاری کنم آدرین ازت متنفر بشه هااااااا .

مری:باشه باشه غ*ل*ت*کردم .

 نویسنده:آفرین مری خوب حالا دهنت رو ببن بزار داستانم را تعریف کنم اهم اهم کجا بودیم؟ اهاااا خب ادامه:

مری از تختش اومد پایین لباساشو پوشید مثل جتتتتتتتتتت رفت مدرسه)داشتم از پله های مدرسه تند میرفتم بالا سریع رفتم تو کلاس:ببخشید خانم بوستیه خواب موندم. خانم بوستیه:مرینت این اولین روز دانشگاه هست و تو بازم دیر کردی! ولی اشکال ندارد.

مری :ممنون خانم بوستیه

 +خواهش میکنم ♥️ حالا برو بشین. 

مری:چشم .رفتم ردیف دوم نشستم پیش الیا من کل دوره ی دانشگاه رو اینجا گزروندم بعد خانم لوس ننر (کلویی) بهم گفت

کلویی:حتی برای اولین روز مدرسه اش هم استثنا قائل نیست که زود بیاد هاعع واقعا مسخرس . من یه جورایی سرخ شدم اخه ایندفه حق با کلویی بود کم کم داشتم گریه میکردم که الیا یهو پرید وسط گفت که

 +حد اقل اون با اومدنش مدرسه را برای ما جهنم نمیکنه برعکس تو😡.

 _هاعععععع چطور جرعت می‌کنی همچین چیزی و به من بگی؟میدونید چیه لازم نیست با شما دعوا کنم چون شما احمق هستید و حرف توی کله احمق نمیره هار هار هار هار هار (خنده)

( این پارت منحرفی نبود ولی پارت های بعدی جبران میکنم)

 

خب لایک کامنت فراش نشه تا پارت ۱ بای بای❤️🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍♥️💘