
شغل پر درآمده 💦 P⁸

سلام سلام
رفتیم توی اتاق...
و شروع کردیم به لب گرفتن... لب هامونو روی هم فشار میدادیم....بعد آدرین لباسامو جر داد و سو*ت*ی*ن*مو در آورد....بعد دراز کیشدم روی تخت مو مثل همیشه هر م*م*ه ام رفت یک طرف-_-
بعد شروع کرد بره ماساژ دادن و خوردن م*م*ه هام...
بعد از چند دقیقه م*م*ه هامو ول کرد و لباسای خودشو در آورد و بعد ش*ر*ت منو در آورد و منو مثل س*ج*د*ه در آورد وبعد ک*ی*ر شو کرد توی ک*ص*م و شروع کرد به تلمه زدن ... هعی سریع ترش میکرد ....عااااح عااااااااااااححححح بعد یهو آبش ریخت تو ک*ص*م .... عاح بهتررریییین حس بود....بعد با همون بی حالیش گفت ... بلند شو...
منم بلند شدم
رفت و یه صندلی آورد... نشست روش و بهم گفت:
× بیا بشین روم...
منم رفتم نشستم روش و ک*ی*ر شو کردم توی ک*ص*م و پا هامو گذاشتم روی دسته های صندلی
لباشو گذاشت روی گردنمو فشار داد... یک ساعت کامل همینطوری بودم و بعد از هم جدا شدیمو لباسامونو پوشیدیم....۵/۶ ماه همینطور گذشت ...
۶ ماه بعد*
با ترس و وحشت وارد خونه شدم..
+ آدرین... آدریننننن
× چیه چی شده؟؟؟؟؟؟
+ م...من
.........